پروژه خانه ما - فصل سوم
کاری از: ریحانه و مریم و نیلوفر
راهنمایان: سحر و یاسمن
من كجا زندگی میكنم؟ تو اتاقم؟ نه صبر كن تو يک شهر خوش آب و هوا یا بزرگ و شلوغ! شايدم در يک كشور بزرگ و زيبا! نه! راستش بيشتر احساس میكنم رو يک توپ خيلی بزرگ كه ول شده تو يک فضای سياه بینهایت، در حال قل خوردن هستم! راستی کسی که فكر میكنه كجا زندگی میكنه؛ ذهن من است؟ پس يعنی من در ذهن خود زندگی میکنم؟!
فضای زندگی من رو چطور میشه توصیف کرد؟ شاید از شهر من شروع میشه، با خونهها و ساختمونهای جورواجورش، یا کشور من، با کوهها و دریاها و جنگلهاش، یا شاید همین دنیای مجازی سروک، با حیاطش و کنجهای خلوت و پر رفت و آمدش.
چه چیزهایی فضای زندگی من رو زیبا و راحت میکنند؟ طبیعت در شهر و خونه ما چه نقشی داره؟ ما چه حسی به شهرمون داریم؟ شهرما چه حسی به ما داره؟ ما چطور میتونیم به شهرمون و به خونمون کمک کنیم تا جای بهتری برای ما و اطرافیان ما باشند؟ اگه خونهای رو که الان توش زندگی میکنیم یا شاید یک روزی توش زندگی کنیم بنویسیم، بسازیم یا بکشیم چند کلمه یا جمله یا رنگ میتونه توصیفش کنه؟
در گروه «خانه ما» ما به دنبال روایت خونهها و شهرها و کشورهایی هستیم که تغییر میکنند، با ما بزرگ میشن و گاهی هم از ما جدا میشن. قصههای ما از این خونهها و شهرها با قصههای خونههای و شهرهای بچههای دیگه از جاهای دیگه دنیا کنار هم جمع میشه تا دنیاهای متنوع رو ثبت کنیم و به بقیه نشونشون بدیم. در گروه خانه ما، بر حسب علاقمون به چند گروه تقسیم میشیم و هر گروه قطعهای از امروز و آینده دنیای ما رو روایت میکنه. ما در کنار هم به بهتر کردن فضاهای اطرافمون و دنیامون، یعنی این کره زمین خاکی، و شاید سیارهها و ستارههای این کهکشان، و حتی فضاهای خیلی دورتر، فکر میکنیم و ایدهها و تصوراتمون رو میسازیم و به اشتراک میگذاریم.